بنام خداوند بخشنده مهربان
فَمَنْ حَاجَّكَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَى الْكاذِبینَ
(سوره آل عمران آیه 61)
پس هر كس با تو درباره عیسى در مقام مجادله برآید بعد از آنكه به احوال او آگاهى یافتى، بگو:بیایید ما و شما فرزندان و زنان و كسانى را كه به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یكدیگر نفرین كنیم) تا دروغگویان (و كافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم
تفسیر از مجمع البیان : مباهله با مسیحیان نجران
این آیه به دنبال آیات قبل و استدلالى كه در آنها بر نفى خدا بودن مسیح (علیهالسلام) شده بود ، به پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور مىدهد : هر گاه بعد از علم و دانش كه ( در باره مسیح ) براى تو آمده ( باز ) كسانى با تو در آن به محاجه و ستیز برخاستند ، به آنها بگو : بیایید ما فرزندان خود را دعوت مىكنیم و شما هم فرزندان خود را ، ما زنان خویش را دعوت مىنماییم ، شما هم زنان خود را ، ما از نفوس خود ( كسانى كه به منزله جان هستند ) دعوت مىكنیم ، شما هم از نفوس خود دعوت كنید ، سپس مباهله مىكنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار مىدهیم
ناگفته پیدا است منظور از مباهله این نیست كه این افراد جمع شوند و نفرین كنند و سپس پراكنده شوند زیرا چنین عملى به تنهایى هیچ فایدهاى ندارد ، بلكه منظور این است كه این نفرین مؤثر گردد ، و با آشكار شدن اثر آن ، دروغگویان به عذاب گرفتار شوند و شناخته گردند
به تعبیر دیگر ، گرچه در این آیه به تاثیر و نتیجه مباهله تصریح نشده اما از آنجا كه این كار به عنوان آخرین حربه ، بعد از اثر نكردن منطق و استدلال ، مورد استفاده قرار گرفته دلیل بر این است كه منظور ظاهر شدن اثر خارجى این نفرین است .
تفسیر از ترجمة المیزان : مباهله با مسیحیان نجران ** بیان آیات **
سوره آل عمران ، این مقصود را دنبال مىكند كه مؤمنین را به توحید كلمه بخواند ، تشویقشان كند تا هر چه زودتر یك پارچه شوند ، و خود را براى مقابله با دشمنان یعنى یهود و نصارا و مشركین آماده سازند ، باید در مقابل ناملایماتى كه مىبینند صبر كنند ، زیرا موقعیتى بس خطرناك دارند ، چون دشمنان مشغول جمعآورى نیرو هستند و در خاموش كردن نور خدا با دست و دهان خود یكدل و یك جهت شدهاند
این احتمال خیلى به ذهن نزدیك مىرسد كه سوره آل عمران همهاش یكباره نازل شده باشد ، براى اینكه آیاتش كه دویست آیه است ظهورى روشن در بهم پیوستگى و انسجام دارد ، و از اول تا به آخر متناسب با هم است ، و پیداست كه همه اغراض آنها بهم مربوط است
و به همین جهت این احتمال از هر احتمالى دیگر بنظر قوىتر مىآید ، كه بگوئیم این سوره وقتى به رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شده كه تا حدودى دعوتش جا افتاده بود براى اینكه در بین آیاتش ، هم سخنى از جنگ احد ، و واقعه مباهله و نفرین كردن با نصاراى نجران ، و یادى از كار یهود دیده مىشود و هم تحریكى نسبت به مشركین است
و نیز مسلمانان را به صبر مىخواند ، و دستور مىدهد تا یكدیگر را به صبر سفارش كنند ، و دست به دست یكدیگر داده وحدتى تشكیل دهند
و همه اینها مؤید این معنا است كه سوره مورد بحث ، در روزگارى نازل شده كه مسلمانان ، مبتلا به دفاع از حوزه دین بودند ، دفاعى كه براى آن ، همه قوا و اركان خود را بسیج كرده بودند .
از یك طرف در اثر فتنهجوئیهاى یهود و نصارا در داخل جمعیت خود ، با درگیریها و فتنه و آشوبها روبرو بودند ، فتنههائى كه تشكل آنان را سست مىكرد ، باید براى خاموش كردن آشوبهاى آنان قسمت عمدهاى از وقت خود را صرف احتجاج و بگومگوى با آنان كنند ، و از سوى دیگر با مشركین درگیر بودند ، و باید با آنها بجنگند ، و همیشه در حال آماده باش بوده و لحظهاى امنیت نداشته باشند ، چون در آن ایام اسلام در حال انتشار بوده و آوزاهاش همه جا را پر كرده بود ، و مردم دنیا چه یهودش و چه مسیحیش و چه مشركش همه علیه اسلام قیام كرده بودند.
فَمَنْ حَاجَّك فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَك مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكمْ وَ نِساءَنَا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنفُسنَا وَ أَنفُسكُمْ ثُمَّ نَبْتهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَت اللَّهِ عَلى الْكذِبِینَ(61) إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصص الْحَقُّ وَ مَا مِنْ إِلَهٍ إِلا اللَّهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ(62) فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِیمُ بِالْمُفْسِدِینَ(63)
ترجمه آیات
پس هر كس با تو در باره بندگى و رسالت عیسى (علیهالسلام) مجادله كرد بعد از علمى كه از مطلب یافتى ، به ایشان بگو بیائید ما فرزندان خود ، و شما فرزندان خود را ، ما زنان خود و شما زنان خود را ، ما نفس خود ، و شما نفس خود را بخوانیم و سپس مباهله كنیم و دورى از رحمت خدا را براى دروغگویان كه یا مائیم ، یا شما ، درخواست كنیم (61)
این داستان كه از مریم آوردیم تنها داستانهاى صحیح و حق در مورد مریم و عیسى (علیهماالسلام) است و هیچ معبودى به جز الله نیست و تنها عزیز و حكیم الله است (62
حال اگر با دعوت به مباهله باز هم اعراض كردند بدانید كه خدا داناى به مفسدین است (63)
بیان آیات
حرف فا كه بر سر این آیه در آمده مىرساند مضمون آیه كه دعوت به مباهله است ، نتیجهگیرى و تفریع بر تعلیم الهى است كه در دو آیه قبل خاطر نشان نموده ، فرمود :
ذلِكَ نَتْلُوهُ عَلَیْكَ مِنَ اْلآیاتِ وَ الذِّكْرِ الْحَكیمِ(58)
این سخنان كه بر تو مىخوانیم از آیات الهى و ذكر حكمت آموز است
إِنَّ مَثَلَ عیسى عِنْدَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ(59)
همانا مثل (خلقت) عیسى به امر خدا مثل خلقت آدم است كه او را از خاك بساخت، سپس بدان خاك گفت: (بشرى به حد كمال) باش، همان دم چنان گشت. سخن حق همان است كه از جانب خدا به تو رسید، مبادا هیچ گاه در آن شكّ كنى!
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُنْ مِنَ الْمُمْتَرینَ(60)
سخن حق همان است كه از جانب خدا به تو رسید، مبادا هیچ گاه در آن شكّ كنى
و در آیه بعدش مطلب را با جمله : حق از ناحیه پروردگار تو است ، پس از مرددین مباش تاكید ،
و ختم كرد
و در آیه مورد بحث آن تعلیم الهى را با بیانى واضحتر بیان مىكند
و چه بیانى روشنتر از مباهله و ضمیر كاف خطاب تو در این آیه به عیسى (علیهالسلام) و یا به حق نامبرده در آیه قبل بر مىگردد
بیان آیه قبلى از خداى تعالى با اینكه بیانى الهى بود و شكى باقى نمىگذاشت ، علاوه بر آن ، مشتمل بود بر برهانى ساطع ، بر آن حقیقتى كه آیه : ان مثل عیسى عند الله كمثل آدم
برهان ساطع دیگرى بر آن بود ، پس علمى كه در جمله : من بعد ما جاءك من العلم آمده ، علمى است كه هم از راه وحى الهى حاصل مىشود و هم از راه برهان ، پس اثر این علم باید هم در رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) حاصل شود و هم در هر شنوندهاى دیگر در غیر رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) ، بنا بر این اگر فرض كنیم شنوندهاى در داستان عیسى (علیهالسلام) شك كند از این جهت كه دلیل بر آن وحى الهى است ، از این جهت كه برهانى ساطع و عقل فهم بر آن قائم است ، نمىتواند شك كند ، و چه بسا به خاطر افاده همین نكته بوده كه فرمود : من بعد ما جاءك من العلم و نفرمود : من بعد ما بیناه لهم ، چون اگر اینطور فرموده بود از دلیل اول یعنى وحى الهى سكوت كرده بود و اما با آوردن جمله اول فهماند دلیل بر حقانیت داستان علم است و دلیل آن علم دو تا است : یكى وحى و دیگرى برهان عقلى
البته در این میان نكتهاى دیگر هست و آن اینكه آوردن تعبیر اول و به رخ كشیدن علم مایه دلخوشى رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) است و اینكه او به اذن خدا غالب و پروردگارش یاور او است و به هیچ وجه از نصرتش دریغ نمىدارد ، چون او بود كه علم به داستان عیسى (علیهالسلام) را به وى ارزانى داشت
فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابناءكم و نسائنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ضمیر متكلم مع الغیر نا - ما در كلمه ندع با همین ضمیر در كلمات ابنائنا و نسائنا و انفسنا تفاوت دارد ، اولى به دو طرف متخاصم ، یعنى رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) و بزرگان نجد كه مسیحى بودند برمىگردد و آن سه ضمیر دیگر به رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) و همراهانش ، و به همین جهت كلام آیه در این معنا است كه فرموده باشد بیائید تا ابناء و نساء و انفس را بخوانیم و آنگاه ما ابناء و نساء و انفس خود را و شما هم ابناء و نساء و انفس خود را دعوت كنید ... ، بنا بر این در كلام اختصار گوئى لطیفى بكار رفته و مصدر مباهله كه فعل نبتهل مضارع آن است به معناى ملاعنه است ، یعنى لعنت كردن یكدیگر ، هر چند كه در خصوص آیه به معناى چیزى نظیر محاجه بین شخص رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) و بین بزرگان نصارا است ، ولى تعمیم دادن دعوت به فرزندان و زنان براى این بوده كه این احتجاج اطمینان آورتر باشد ، چون وقتى كسى زن و بچه خود را هم نفرین كند ، طرف مقابلش مىفهمد كه او به صدق دعوى خود ایمان كامل دارد ، براى اینكه خداى تعالى محبت به زن و فرزند و شفقت بر آنان را در دل هر كسى قرار داده ، بطورى كه هر انسانى حاضر است با مایه گذاشتن جان خود ، آنان را از خطر حفظ كند و براى حفظ آنان و در راه حمایت و غیرت و دفاع از آنان دست به كارهاى خطرناك مىزند ، ولى حاضر نیست براى حفظ خود ، ایشان را به خطر بیندازد و عینا به همین جهت است كه مىبینیم در آیه شریفه فرزندان را اول و زنان را دوم و خویشتن را در مرحله سوم ذكر كرده ، چون محبت انسان نسبت به فرزندان شدیدتر و با دوامتر است.
و از اینجا روشن مىگردد اینكه بعضى از مفسرین گفتهاند : مراد از جمله ندع ابنائنا و ابناءكم ... این است كه بیائید ما زن و بچه و خود شما را نفرین كنیم و شما زن و بچه و خود ما را نفرین كنید ، تفسیر درستى نیست ، براى اینكه اینطور معنا كردن آن نكتهاى را كه ، براى تشریك زن و بچه خاطرنشان كردیم باطل مىسازد.
و اینكه بطور تفصیل موارد را یكى یكى شمرده ، خود دلیلى دیگر است بر اینكه پیشنهاد كننده سخت به دعوت خود ایمان و به حق اعتماد و خاطر جمعى داشته ، كه پیشنهاد مىكند اى مسیحیان بیائید همگى ما و همگى شما یكدیگر را نفرین كنیم ، تا لعنت بر دروغگویان شامل همه ما و یا شما شود ، بطورى كه لعنت شامل حال زن و فرزند ما هم بشود و در نتیجه نسل دروغگو از روى زمین برچیده شود و اهل باطل ریشهكن شوند.
با این بیان پاسخ از اشكالى كه در ذیل آیه شده روشن مىشود و آن اشكال این است كه گویا گفته باشند این آیه نمىتواند در شان على و فاطمه و حسنین علیهم السلام نازل شده باشد ، براى اینكه لفظ جمع وقتى استعمال مىشود كه حداقل سه عدد مصداق داشته باشد و كلمه نساء بر یك تن - فاطمه سلام الله - صادق نیست و كلمه ابناء در مورد حسنین (علیهماالسلام) كه دو تن هستند استعمال نمىشود ، و همچنین استعمال كلمه انفس بر یك تن - على (علیهالسلام) - صحیح نیست و اما پاسخش این شد كه صدق كلام موقوف بر متعدد بودن ابناء و بسیار بودن نساء و انفس نیست ، چون گفتیم : مقصود نهائى از این نفرین این است كه یكى از دو طرف با همه نفراتش از صغیر و كبیر و مرد و زن براى همیشه هلاك گردد ، مفسرین هم اتفاق دارند و روایات هم متفقند ، تاریخ هم مؤید است كه رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) ، وقتى براى مباهله حاضر مىشد احدى به جز على و فاطمه و حسنین (علیهمالسلام) را با خود نبرده است.
اینطور تعبیر كرد كه لعنت را بر دروغگو قرار دهیم و نفرمود : درخواست كنیم چون استجابت شدن و نشدن درخواست معلق است.الكاذبین این كلمه به خاطر اینكه در سیاق عهد واقع شده الف و لام آن ، الف و لام عهد است ، یعنى همان دروغگویان معهود ، نه استغراق و یا جنس و نمىخواهد بفرماید تمام دروغگویان دنیا و جنس آنان را نفرین كنیم ، بلكه دروغگویانى را نفرین كنیم كه در این ماجرا در یكى از دو طرف مباهله قرار دارند ، یا در طرف اسلام و یا در طرف مسیحیت قرار گرفتهاند ، اسلام مىگفت : هیچ معبودى غیر خدا نیست و عیسى (علیهالسلام) بنده خدا و رسول او است ، مسیحیت مىگفتند : عیسى خودش الله و یا پسر الله است و یا الله سومى از سه خدا است
و بنا بر این پس این معنا روشن است كه اگر ادعا و مباهلهاى بر سر آن ، بین شخص رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) و بین جمعیت نصارا بود یك طرف شخص واحد و طرف دیگر جمعیتى بود ، لازم بود در آیه تعبیرى بیاورد كه قابل انطباق بر مفرد و جمع باشد ، مثلا بفرماید : فنجعل لعنة الله على من كان كاذبا ، * لعنت خدا را بر كسى قرار دهیم كه دروغگو بوده باشد ، ولى اینطور نفرموده ، معلوم مىشود دروغگویى كه نفرین شامل حالش مىشود جمعیتى است كه در یك طرف این محاجه قرار گرفته ، حال یا در طرف رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) و یا در طرف نصارا ، و این خود دلیل بر این است كه همه حاضران در مباهله ، شریك در ادعا هستند ، چون كذب همواره در ادعا است ، پس هر كس كه با رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) بوده ، یعنى على و فاطمه و حسنین (علیهمالسلام) در دعوى رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) و در دعوتش شریك بودند و این از بالاترین مناقبى است كه خداى تعالى اهل بیت پیامبرش (علیهمالسلام) را به آن اختصاص داده ، همچنانكه مىبینیم در آیه شریفه از اهل بیت تعبیر به انفس و نساء و ابناء كرده یعنى این چند تن را از میان همه مردان و زنان و فرزندان خصوص اهل بیت را جان رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) و زنى كه منتسب به رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) است و فرزندان رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) خوانده .
حال اگر بگوئى همین چند سطر قبل ، خودت گفتى كه اطلاق لفظ جمع در مورد مفرد در قرآن كریم بسیار است و در آیه مورد بحث هم كلمه جمع ( نساء ) را بر فاطمه (علیهاالسلام) اطلاق كرده ، پس چه مانعى دارد كه استعمال لفظ كاذبین را هم به همین نحو در یك فرد ، صحیح بدانیم یعنى بگوئیم در طرف مسیحیت منظور همه آن دروغگویان است و در طرف رسول خدا (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) شخص آن جناب ، كه بنا بر این دیگر على و فاطمه و حسنین علیهمالسلام شریك در دعوى و در نتیجه شریك در نفرین نیستند
پیام 1233دعای روز های ماه مبارک رمضان
پیام 1232روز مبعث چه روزی است؟
پیام 1231 سال روز شهادت مولا و آقا باب الحوائج امام کاظم علیه السلام
پیام 1230 فضایل امیرمومنان حضرت علی علیه السلام در قرآن - گفتگوی معاویه با ابن عباس
پیام 1229 واقعه غدیر خم و اهمیت آن
پیام 1228 زندگی پر بار حضرت امام جعفر صادق عليه السلام
پیام 1227 چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
پیام 1226ویژگی های شب قدر در قرآن
پیام 1225 شمه ای از فضایل حضرت امام حسن علیه السلام
441328 بازدید
51 بازدید امروز
766 بازدید دیروز
1420 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2023 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Mohammad Hajarian
Powered by Gohardasht.com | MainSystem™