داستان ازدواجی پرماجرا در قرآن
وادامه مطلب ............ قبلي
گفتند: آیا ما را مسخره مى كنى ؟ مگر ممکن است عضو مرده اى را به مرده بزنیم و او زنده شود
موسى گفت: به خدا پناه مى برم از اینكه از جاهلان باشم
قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ یُبَیِّنْ لَنا ماهِىَ، قالَ اِنَّهُ یقول اِنَّها بَقَرَةً لا فارِضٌ وَ لا بِكْرٌ عَوانٌ بَیْنَ ذلِكَ فَافْعَلُوا ما تُؤْمَرُونَ
سوره بقره آيه 68
بنى اسرائیل گفتند: پس از خداى خود بخواه، كه براى ما روشن كند، این (ماده گاو) چگونه باشد؟ گفت : خداوند مى فرماید: ماده گاوى است كه نه پیر؛ و نه بكر و جوان؛ میان این دو باشد. آنچه به شما دستور داده شده (هر چه زودتر) انجام دهید
قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ یُبَیِّنْ
لَنا مالُونُها قالَ اِنَّهُ یَقُولُ اِنَّها بَقَرةٌ صَفْراءُ فاقِعٌ
لَوْنُها تَسُرُّ النّاظِریْنَ
سوره بقره آيه 69
گفتند: از پروردگار خود بخواه كه براى ما بیان كند، رنگ آن چگونه باشد؟ موسى گفت : خداوند مى فرماید: گاوى باشد زرد یكدست، كه بینندگان را خوش آمده و مسرور سازد
قالُوا ادْعُ لَنا رَبَّكَ یُبَیِّنْ لَنا ماهِىَ اِنَّ الْبَقَرَ تَشابَهَ عَلَیْنا وَ اِنّا اِنْشاءَاللّهُ لَمُهْتَدُونَ
سوره بقره آيه 70
باز گفتند: از خداوند بخواه، چگونگى آن گاو را كاملاً براى ما روشن سازد كه هنوز بر ما مشتبه است و اگر رفع اشتباه شود، ما اطاعت كرده و انشاءالله هدایت خواهیم شد
قالَ اِنَّهُ یَقُولُ اِنَّها بَقَرَةٌ
لاذَلُولٌ تُثیرُ الاَْرْضَ وَ لا تَسْقِى الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لاشِیَةَ
فیها قالُوْا اَلاَّْنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوها وَ ماكادُوا
یَفْعَلُون
سوره بقره آيه 71
گفت: خدا مى فرماید: گاوى باشد كه نه براى شخم زدن رام شده و نه براى زراعت آبكشى كند و آن بى عیب و یكرنگ باشد. گفتند: اكنون حقیقت را روشن ساختى و گاوى را بدان اوصاف كشتند، امّا نزدیك بود كه از این امر نیز نافرمانى كنند
بنى اسرائیل، وقتى این صفات را، از حضرت موسى شنیدند، بدنبال گاوى با این اوصاف گشتند و هر چه تفحص كردند، پیدا نشد تا اینكه بالاخره، گاو را با آن ویژگى ها، در خانه جوانى پیدا كردند
او همان جوان گندم فروش بود كه چند سال پیش، در اثر احترام و مهربانى به پدرش، صاحب گوساله اى شده بود. بنى اسرائیل به در خانه جوانِ تاجر آمده و تقاضاى خرید گاو را كردند و او وقتى از ماجرا اطلاع یافت خوشحال شده و گفت: من باید از مادرم اجازه بگیرم
پیش مادرش آمده و مشورت كرد، مادرش گفت: به دو برابر قیمت معمولى او را بفروش. بنى اسرائیل وقتى از قیمت باخبر شدند گفتند: مگر چه خبر شده؟ یك گاو معمولى ، به دو برابر قیمت بازار؟
و پیش حضرت موسى علیه السّلام
آمده و گزارش دادند. حضرت فرمود: حتماً، باید بخرید، زیرا فرمان خداوند
است. آنها برگشته و به صاحب گاو گفتند: چاره اى نیست، ما آنرا به دو برابر
قیمت مى خریم، برو گاو را بیاور. و او دوباره پیش مادرش آمده و نظر او را
خواست و مادرش گفت: پسرم! برو بگو: به دو برابر قیمت قبلى ما مى فروشیم!
آنها وقتى این جمله را شنیدند با تعجب و ناراحتى گفتند: ما یك گاو را به
چهار برابر قیمت، نمى خریم
این داستان، اهمیت احترام و مهربانى به پدر و مادر را براى عزیزان جوان، روشن مى كند؛ كه خداوند متعال چقدر عنایت دارد كه جوانان عزیز در برخورد با والدین خویش، نهایت مهربانى و تكریم را داشته باشند و پاداش دنیوى و اخروى آنرا دریابند
پیام 1233دعای روز های ماه مبارک رمضان
پیام 1232روز مبعث چه روزی است؟
پیام 1231 سال روز شهادت مولا و آقا باب الحوائج امام کاظم علیه السلام
پیام 1230 فضایل امیرمومنان حضرت علی علیه السلام در قرآن - گفتگوی معاویه با ابن عباس
پیام 1229 واقعه غدیر خم و اهمیت آن
پیام 1228 زندگی پر بار حضرت امام جعفر صادق عليه السلام
پیام 1227 چهل حدیث از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
پیام 1226ویژگی های شب قدر در قرآن
پیام 1225 شمه ای از فضایل حضرت امام حسن علیه السلام
440256 بازدید
88 بازدید امروز
27 بازدید دیروز
614 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2023 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Mohammad Hajarian
Powered by Gohardasht.com | MainSystem™